معرفی وبلاگ
با سلام به وبلاگ من خوش آمدی*** بیرجند شهریست در دل کویر با مردمانی متدین، خونگرم ، پاک و فهیم*** شهرستان بیرجند مرکز استان خراسان جنوبی بوده و در فاصله 481 کیلومتری جنوب مشهد واقع میباشد
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 71267
تعداد نوشته ها : 34
تعداد نظرات : 8
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

قلعه بيرجند (قلعه ته ده يا پايين شهر)، بزرگترين و قديمي ترين بناي تاريخي بيرجند به شمار مي رود و بر فراز بلندترين نقطه غربي تپه ماهورهاي شهر ساخته شده است. بناي مذكور با وسعتي بالغ بر 3000 مترمربع در دوره صفويه احداث شده و در واقع هسته اوليه شهر بيرجند محسوب مي شود. البته برخي نيز بناي اين قلعه را به پيش از آن دوره نسبت مي دهند. قلعه بيرجند از خشت و گل و چينه ساخته شده و از دوره صفويه تا قاجاريه مردم اين شهر را در مقابل تهاجم دشمنان به ويژه تركمن‌ها و ازبك‌ها محافظت مي‌كرده است.

قلعه بيرجند در دوره قاجاريه به طور كامل بازسازي و مورد استفاده قرار گرفت. با توجه به شواهد موجود به وسيله نقب هاي زيرزميني به نقاط مهم شهر مثل ارگ بهارستان، ارگ كلاه فرنگي و قنات قصبه مرتبط بوده است.

اين قلعه داراي هفت برج بوده كه هم اكنون شش برج از آن باقي مانده است. مرمت اين بنا در سال 1378 به وسيله شهرداري بيرجند شروع شد

پس از عبور از شهر بيرجند و حركت به سمت جنوب، حدفاصل شهر بيرجند و سربيشه در فاصله 50 كيلومتري جنوب شرقي شهرستان بيرجند در بخش مود شهرستان سربيشه در كيلومتر 30 جاده فرعي منطقه گردشگري و زيارتي مزار كاهي قرار دارد كه در طول سال پذيراي خيل عظيم مسافران داخلي و خارجي است. مزار كاهي به دليل قرار گرفتن مرقد بي‌بي زينب خاتون(خواهر امام رضا(ع) ) هم چنين قرار گرفتن در دره اي سرسبز و خوش آب و هوا از نقاط گردشگري محسوب مي شود.

معرفي :

اين آستانه در ارتفاعات روستاي كاهين قرار دارد منطقه اي ييلاقي زمستان سرد و تابستان بسيار مطبوع و خوش آب و هوايي دارد و از فضاي سبز بسيار زيبا و آبي شيرين و گوارا برخوردار است كه اين امر موجب جذب زائران و مسافران بسياري از نقاط مختلف كشور به اين منطقه شده است .

امكانات و تسهيلات تفريحي، گردشگري، حمل و نقل، اسكان و ... :

30 واحد زائر سرا ، فروشگاه ، كشتارگاه ، سرويس بهداشتي ، مخابرات ، دو سالن بزرگ

آب و هوا : ييلاقي

50 كيلومتر راه ارتباطي : آسفالت


عمارت و باغ اكبريه، يكي از بناهاي تاريخي شهر بيرجند است. اين بنا در دوره قاجاريه و توسط شوكت الملك در دو طبقه ساخته شده‌است.
باغ اكبريه با وسعتي حدود چهل و پنج هزار مترمربع در بستري كوهستاني واقع شده و متشكل از 2 بناست كه ساختمان قديمي‌تر متعلق به حشمت‎الدوله، پدر ابراهيم شوكت‎الملك است كه تاريخ احداث آن به اواخر دوره زنديه و اوايل دوره قاجاريه برمي‎گردد.
بناي ديگري كه در اين مجموعه واقع شده، ساختمان تشريفات است كه توسط شوكت‌الملك بنيان شده است. اين باغ به عنوان محل سكونت، پذيرايي و انجام امور ديواني مورد استفاده قرار مي‌گرفت، به طوري كه در لهجه محلي به كلاته سركار امير شهرت يافته بود.
فرم معماري آن تركي با الهامي از معماري روسي است كه تلفيق آن با معماري اسلامي، سبك معماري نويني را نشان مي‌دهد. اين بنا شامل تالار آيينه، گنبد كلاه فرنگي، تزئينات مقرنس لانه زنبوري و رسمي بندي كه صرفا جهت پذيرايي از نمايندگان سياسي داخلي و خارجي مورد استفاده قرار مي‌گرفته‌است. اين عمارت در خيابان معلم بيرجند واقع است.

ابراهيم شوكت الملك پدر اسدالله علم، سياستمدار مقتدر دوره پهلوي دوم است. خاندان علم از ديرباز حاكمان اين منطقه و خصوصا قائنات بوده اند و به همين جهت به امير شهرت داشتند.

قسمتي از ساختمان هاي اندروني آن به اعضاي خانواده "علم" وزير دربار رژيم طاغوت اختصاص داشته و قسمت مركزي آن، ويژه امور ديواني و حكومتي بوده است.

امير اسدالله علم دوره كوتاهي نخست وزير و مدت طولاني وزير دربار محمدرضاشاه پهلوي بود. علم، در كتاب خاطراتش به پذيرايي پدرش از رضاشاه در همين باغ اشاره مي كند. خود او نيز - چنان كه مي گويد- چندبار از شاه و فرح در همين باغ پذيرايي نمود.


اولين و قديمي ترين بناهاي اين مجموعه كه به بناي شوكت الملك معروف است هم اكنون به كتابخانه و دانشكده هنر اختصاص دارد. بخش مركزي آن نيز كه بناي حكومتي بوده در دو طبقه مجزا به عنوان موزه باستان شناسي و مردم شناسي بيرجند مورد استفاده قرا مي گيرد.

اين بنا طي چهار سال از ۱۳۰۸ه‍.ق تا ۱۳۱۲ ه‍.ق (1269 ه‍.ش) تحت عنوان حسينيه شوكتيه توسط محمد ابراهيم خان علم  (شوكت الملك دوم) ساخته شد و در ماه ذي الحجه سال1326 هجري قمري برابر با 1282 هجري شمسي به مدرسه تبديل شده است.

 ساختمان مدرسه شوكتيه از محل موقوفات امير اسماعيل خان معروف به شوكت الملك اول توسط محم ابراهيم خان علم، پدر اسد الله علم ، در سال ۱۳۰۸ه‍.ق به‌دست استادان و معماران يزدي شروع و در سال ۱۳۱۲ه‍.ق بناي آن به‌پايان رسيد.

مدرسه شوكتيه ابتدا به صورت مدرسه ابتدائي بود كه پس از مدتي دبيرستان شوكتيه نيز به آن افزوده شد. حقوق معلمين اين مدارس نيز از بودجه حكومتي سالانه به صورت نقدي و جنسي پرداخت مي‌شد.

در سال ۱۳۰۱ش مدرسه نسوان امارت قلعه افتتاح شد و سپس در سال ۱۳۰۳ش در دوره دوم دبيرستان دانش‌آموز پذيرفت. شوكت الملك دوم و همچنين روحاني خوش‌نام محلي شيخ محمد موحد براي تشويق مردم و جذب بيشتر دانش‌آموزان، دختران خود را به اين مدارس فرستادند.

در سال ۱۳۰۱ به منظور تصريح در دخترانه و پسرانه بودن، مدارس پسرانه به شوكتي و دخترانه به شوكتيه نامگذاري گرديد. همچنين دبيرستان پسرانه شوكتي در سال ۱۳۰۳ش از دبستان جدا شد.

بناي تاريخي مدرسه شوكتيه يا شوكتي در مجاورت خيابان منتظري (خاكي) در داخل بافت تاريخي شهر بيرجند قرار دارد. اين بنا در كوچه‌اي با شيب نسبتاً زياد واقع شده است كه از سطح خيابان پايين‌تر است ورودي‌هاي بنا در پايين‌ترين قسمت بنا قرار دارند در مجاورت اين مدرسه، بناي خواجه خضر و گرمابه نسترن با قدمتي نزديك به آن وجود دارد.

مدرسه شوكتيه به سبك معماري كويري ايران به صورت چهار فصل ساخته شده كه از يك فضاي مركزي به‌صورت حياط و بخشي پيوسته دور تا دور آن تشكيل شده است. حياط بخش عمده‌اي از بنا را دربر مي‌گيرد كه با آجر فرش شده است و در ميان آن حوضي قرار گرفته كه در وسط آن سكويي به ارتفاع حدود ۳۰ سانتي‌متر قرار دارد. سردر ورودي بنا با طاق جناقي داراي تزئينات مقرنس مي‌باشد.

اين بنا تك ايواني است كه ايواني بلند و باشكوه دارد و از اجزا و عناصر معماري ايراني از قبيل ورودي، هشتي، دهليزها، ايوان، حجره هاي اطراف حياط، شاه نشين و حمام تشكيل شده‌است. اين بنا داراي دو ورودي است كه يكي در ضلع جنوبي و ديگري در ضلع غربي بنا واقع است.

بناي مدرسه شوكتيه با بهره‌گيري از حياط مركزي به بهترين نتايج از نظر تنظيم عملكرد و فراهم آوردن شرايط محيطي متعادل دست يافته است. در اين بنا يك كلاه فرنگي زيبا در ميان گنبد تالار شوكتيه وجود دارد كه با رسمي‌بندي زيبايي تزئين شده است. همچنين مقرنس‌ها گچ‌بري‌ها و آجركاري‌هايي بسيار زيبا در اين بنا به چشم مي‌خورد.

اين مدرسه داراي سردري زيبا و عريض مي باشد كه به اتاق مقرنسي گچي راه مي يابد . درب ورودي مدرسه نيز بسيار قديمي و ارزشمند است . بر سر در ورودي مدرسه ، كتيبه اي كه با گچ بري ، تاريخ بنا و موسس آن نوشته شده ديده مي شود . وقتي از در مدرسه داخل مي شويم بعد از گذشتن از اتاق مقرنسي ، وارد دالان طولاني نيمه باريك و زيبايي مي شويم كه داراي يك هشتي ( ايواني به شكل هشت ضلعي يا مدور ) مي باشد كه دري به داخل حوضخانه دارد و سابقاً نهري از آب قصبه بيرجند از داخل آن مي گذشته است . در انتهاي دالان حياط بزرگي وجود دارد كه ساختمانهاي دوطبقه در سه جهت شمال ، جنوب و شرق آن ساخته شده است . در طبقه اول سمت جنوب ايوان بزرگي وجود دارد كه سقف آن از نظر ساختماني اعجاب انگيز است و معلوم نيست كه اين ايوان كه به عرض 10-8 متر در جلو و با عرض بيشتر در دهنه عقب مي باشد چگونه مسقف گرديده است .

اين مدرسه در حاشيه خيابان مطهري شهرستان بيرجند واقع شده است كه علاوه بر كاربرد آموزشي براي علوم ديني، اوقاتي از يك يا چند روز هفته را به سخنراني و ارشاد اهالي اختصاص مي داد.
فضاي ورودي از طريق يك سردر انجام مي گيرد كه سقف آن به وسيله قوس سه بخشي كند پوشش داده شده است و حاوي دو كتيبه كه يكي معرف نام مدرسه و با گفتاري از پيامبر اكرم (ص) و عبارات (انا مدينه العلم و علي بابها) با خط نسخ بوسيله گچبري در ورودي مدرسه بوجود آمده است

اين مدرسه در سال 750 ه ق ساخته شده است ، سازنده آن استادكاري گمنام مي باشد كه كسي آنرا به ياد ندارد البته شخصي به نام معصوم قسمت جنوبي آنرا كه به وسيله سيل خراب شده بود مرمت و بازسازي كرده است وبدين لحاظ آنرا معصوميه ناميده اند از مجتهدين و علماي قديم كه تصدي اين مدرسه را داشته اند مرحوم حجه الاسلام آقا سيد ابوطالب شهيري بوده اند و بعد از ايشان مدرسه تحت نظر آيت الله مرحوم شيخ هادي هادوي ادره مي شد. ايشان از علماي بزرگ بيرجند و از اصحاب سامرا و از شاگردان آيت الله شيرازي صاحب فتواي تنباكو بوده اند و بعد از ايشان توسط حضرت آيت الله تهامي به نظارت حجه الاسلام حاج آقا عارفي اداره مي شد.

 

عمارت "ارگ كلاه فرنگي" بيرجند يادماني منحصر به فرد در خراسان جنوبي

اين اثر تاريخي كه زماني مقر حكومتي بود از يادگارهاي اواخر دوره زنديه و اوايل دوره قاجار مي‌باشد. : عمارت ارگ صرف نظر از فرم ويژه "زيگوارتي" و "شش اشكوبه" از چند بخش مهم تشكيل شده است. بخش هم كف بنا با داشتن كاملترين نقشه و فضاسازي، جايگاه ويژه‌اي در اين بنا دارد. فضاي ورودي ارگ جلوتر از طبقه هم كف ساخته شده و با چند قوس زيبا و چشمگير طاقهايي را در آن بوجود آورده است.

كلاه فرنگي

مجموع فضاهاي بوجود آمده در طبقه هم كف ، علاوه بر دارا بودن تزيينات و فنون تزييني گوناگون به گونه‌اي طراحي شده كه فضاهاي مختلف مانند هشتي ، گنبدي‌ها و اتاق‌ها به وسيله دالان‌هاي ارتباطي با هم مرتبط مي‌باشند. حوضخانه بنا نيز مركزيتي را در طبقه هم‌كف بوجود آورده بطوريكه وروديهاي مختلفي از فضاي پيرامون حوضخانه به اين محل گشوده مي‌شوند. محوطه حوضخانه يك متر از كف اصلي بنا پايين تر است و به صورت هشت ضلعي طراحي و ساخته شده است. فضاي پيرامون اين مكان داراي طاق نماهاي تزييني با مقرنسهاي زيبامي‌باشد به تعداد طاق نماها ، سكوهاي كوتاهي در بخش تحتاني آن تعبيه شده است.

كلاه فرنگي

روشنايي فضاي حوضخانه از طريق گنبدي گلاه فرنگي و توسط پنجره‌هاي نورگير تامين مي‌شود. آب نماي زيبايي نيز با فرم مخصوص علاوه بر تهويه حوضخانه ، هواي مطبوعي را در اين مكان به وجود مي‌آورد. از جمله تزيينات به كار رفته در فضاي حوضخانه ، مقرنس ، رسمي‌بندي ، كاربنديهاي لانه زنبوري و تزيينات گلداني است. طبقه اول بنا كه به صورت هشت ضلعي بر روي طبقه هم كف ساخته شده ، داراي فضاي كمتري است و چند اطاقك در آن ساخته شده است. همچنين سه طبقه ديگر بنا به صورت نمادي ساخته شده و صرفا به دليل فرم پذيري بنا مي‌باشد.

 

ارگ حسام ‏الدوله (مشهور به كلاه فرنگى) منسوب به امير حسن خان شيبانى مى ‏باشد و برخى آن را « ارگ كلاه فرنگى»  مى‏ نامند. اين ارگ متعلق به امير علم خزيمه بوده كه ايشان آن را به فرماندارى بيرجند اهدا نمود . سازمان ميراث فرهنگى اين بنا را به عنوان يك ساختمان قديمى و ارزشمند به ثبت رسانده است.

كلاه فرنگي

اين ارگ به شكل شش ضلعى و در رأس به شكل مخروط و به رنگ سفيد مى ‏باشد و چشم عابرين را از لحاظ زيبائى و طراحى خيره مى كند. در مجاورت اين ارگ در سنوات اخير فرماندارى بيرجند ساخته شده است. آقاى محمد حسين حديدى ‏پور ،تاريخ بناى آن را سالهاى 1264 تا 1313 هجرى قمرى مى ‏داند.

مصالح اين ساختمان از گل، آجر، آهك و ساروچ مى ‏باشد.

روحاني جليل القدر آيت الله حاج سيدكاظم حائري در سال 1331 قمري و در كربلاي معلي در خانواده اي متدين و داراي 6 فرزند متولد شد . پدر بزرگوار ايشان ، از بزرگان و برجسته گان روستاي فلارگ بود . تحصيلات مقدماتي را در كربلا نزد علماي بزرگ زمان آموخت . سن 14 تا 20 سالگي اش را در بيرجند گذراند و همانجا به تحصيلاتش ادامه داد در اين زمان به منظور تحصيل عازم نجف اشرف شد و از محضر اساتيد بزرگي چون آيت الله نائيني و سيد ابوالحسن اصفهاني و آيت الله حاج آقاي حسين قمي بهره برد.

  حائري سال ها در حوزه مقدسه معارف علوي در نجف اشرف كسب فيض كرده بود و در صف مبارزترين اصحاب آيت الله فقيد مرحوم حاجي آقا حسين قمي زعيم وحيد و مجاهد فريد دوران اخير اسلام بود و در آخرين سفري كه فقيد سعيد و مجاهد بزرگ اسلامي براي ترميم خرابي ها و اصلاح مفاسد ديني به ايران تشريف آورد حائري بزرگوار در جبهه جهاد مقدس اسلامي افتخار هم ركابي و هم عناني آن بزرگوار را داشت و با يك عالم شوق و غرور ديني با جبهه بشاش و با نشاط خاطر در برابر گروه الحاد مبارزه مي طلبيد .

ثمره زندگي آيت الله حاج سيد كاظم حائري ، 3 پسر و 5 دختر بود كه حاصل زندگي اين عالم والامقامه از زندگي با دو همسرش بود كه در اينجا بيشتر با آن ها آشنا مي شويم.

همسر اول ايشان سركارخانم ربابه بيگم اشكوزي بود كه پدر بزرگوارش از علماي نجف بود و فرزندان ايشان:

سيدمحمد (امام جماعت و ساكن تهران) ، بيبي معصومه بيگم  (خانه دار و ساكن بيرجند) ، مرحوم بيبي فاطمه (همسر يكي از تجار بيرجندي) ،مرحوم سيدابوالحسن (مهندس تأسيسات و نماينده مجلس) ، بيبي صديقه (فرهنگي ) ، سيدعلي (دكتراي جامعه شناسي و استاد دانشگاه فردوسي) ، بيبي خيريه بيگم (فرهنگي)مي باشند.

همسر دوم آيت الله حاج سيدكاظم حائري ، سركارخانم بيبي زهرا بود كه بعد از فوت همسر اول ايشان ، با اين بزرگوار ازدواج نمود. از بيبي زهرا خانم يك فرزند به نام بيبي قدسيه كه فرهنگي و شاغل در آموزش و پرورش مي باشند ، به جا مانده است.

ويژگي هاي اخلاقي :

جهاد و تلاش در راه تحصيل : آيت الله حاج سيدكاظم حائري ، تحصيلات مقدماتي را در كربلا نزد علماء بزرگ زمان آموخت . سن چهارده تا بيست سالگي را در بيرجند گذراند و به تحصيلاتش ادامه داد . در اين زمان به عزم تحصيل راه ديار غرب پيش گرفت و به مقصد نجف موطن اسلاف به پشت سر نهاد . او از همان ابتدا شوق شديد به علوم دينيه داشت و به آنچه مي خواند ايمان داشت . مدتي دراز از ايام صبي و شباب را به مطالعه و تدريس گذراند.

حق گويي و حق طلبي : آيت الله حاج سيد كاظم حائري، يكي از دانشمندان و وعاظ شهير و متدين واقعي قاينات بود ، آن مرحوم به صفات پسنديده حق گويي و مخالفت با سالوس و ريا كه بيشتر در مجامع زاهدنمايان عصر رسوخ دارد آراسته بود . معنويت اسلامي را چنانكه بايد و خداوند متعال خواسته به سمع مردم مي رسانيد ، داعي به سوي حق و انسانيت بود.

بي اعتنايي به مال دنيا و ساده زيستي : آيت الله حاج سيدكاظم حائري به دليل سجايا و فضايل اخلاقي خاص و منحصر به فردش ، طرفداران و ياران بي شماري داشت . يكي از مريدان ايشان كه در تهران ساكن بود 50 كيسه برنج و 10 حلب روغن را ارسال كرد تا به خرج خانواده ايشان برسد و چون مي دانست كه ايشان اين موارد را قبول نمي كند و به فقرا و نيازمندان كمك خواهد كرد اين مواد غذايي را به آقا صيقلي (امين منزل آيت الله حائري) داد و قرار شد كم كم به خانه آيت الله حاج سيدكاظم حائري بياورد . ولي به محض مطلع شدن اين عالم پارسا و يگانه از اين كار دستور داد تا اين مواد را بين نيازمندان توزيع و تقسيم كنند و تنها يك كيسه برنج براي خانواده نگه داشت.

كمك به نيازمندان ، ايتام و مستمندان : برادر بزرگوارم نيمه هاي شب سوار بر مركب خود به در خانه هاي نيازمندان مي رفت و به صورت ناشناس به آن ها كمك مي نمود . هرگاه كسي به علت ارادت به شخص ايشان مالي را به ايشان هديه مي كرد ، آن را وقف نيازمندان و مستمندان مي نمود .

تاجران و ثروتمندان بيرجندي به دليل اعتمادي كه به آيت الله حاج سيدكاظم حائري داشتند ، ايشان را امين خود داشته و خمس و زكات خود را به ايشان مي دادند تا به هر نحوي كه صلاح ميداند بين مردم مستمند توزيع كند .

پدر گرانقدرم وقتي فوت نمودند مقدار كم و ناچيزي از پول در اختيار داشتند ، چرا كه همواره تمركز لطف و توجه او به ايتام ، مستمندان و فقرا بود و به مال دنيا وابستگي و دلبستگي نداشت.

ساخت مسجد جامع علوي:

آيت الله حاج سيدكاظم حائري در سال 1332 شمسي بنا به درخواست و دعوت هاي مكرر مردم، حب به وطن و عشق به خدمت به بيرجند آمد . اين روحاني بلند مرتبه در اوايل ورودش مسجد جامع چهاردرخت را براي نماز اختيار كرد و تعميراتي نيز در اين مسجد انجام داد.

عشق به خدمت و حب وطن ، در وجود مبارك آيت الله حاج سيد كاظم حائري غوغا مي كرد. او چنان در پيروي دستورات پروردگارش در جهت خدمت به خلق و گره گشايي از كار مردم غرق شده بود كه تمامي تلاش خويش را جهت انجام اين رسالت به كار مي بست.

بدون شك يكي از انگيزه هاي اصلي ساخت مسجد علوي خدمت به مردم بود.

بي بي معصومه حائري ، دختر بزرگوار آيت الله حائري نيز در مورد انگيزه ساخت مسجد چنين مي گويد كه "پدر گرانقدرم در سفرشان به مكه ، چشم شان به مسجدي مي افتد كه بر سر در آن نوشته شده بود "مسجد اموي" ايشان بعدها تعريف كردند كه از همان زمان قصد و نيت خود را بر اين قرار دادم كه خداوند توفيقي دهد تا مسجدي بسازم و آن را "مسجد علوي" نامگذاري كنم. اين قصد و نيت هميشه فكر مرا مشغول كرده بود و منتظر فرصتي بودم تا آن را عملي سازم. "

وفات :

مرگ ناگهاني عالم جليل القدر و روحاني بلندمرتبه ، آيت الله حاج سيدكاظم حائري ، اين برگزيده زمان و اين بزرگوار بيمانند ، كه عمري از خم نماز شب ، ساغر گرفته بود در 23 رجب 1377 برابر با 24 بهمن و در سن 46 سالگي نداي حق را لبيك گفت .

جنازه آن مرحوم را كه غرق در گل شده بود ساعت 7:30 از منزل بيرون آوردند . ازدحام جمعيت به قدري بود كه در عرض يك ساعت شايد صد متر راه پيموده نمي شد.علماء بزرگ، آيات شهر و آقاي ناصح فرماندار، رؤسا، كاركنان ادارات كشوري، لشگري و فرهنگيان و عموم طبقات در عقب جنازه حركت مي كردند . صداي گريه مردم قطع نمي شد و جمعيت از ده هزار نفر متجاوز بود . جنازه را به مدرسه طلاب بردند و پس از غسل به مسجد آن مرحوم (مسجد جامع علوي) كه روز قبل از فوت خود دستور ساخت قبرش را داده بود به خاك سپردند . مناجات و نيايش هاي خالصانه اش در كوچه هاي عبورش به مسجد جاري است و عطر حضورش را اگر خوب استشمام كني هنوز اطراف مقبره اش مي تواني حس كني

علامه سيد محمد فرزان به سال 1312 هجري قمري برابر با 1283 شمسي در قريه «سندادان » واقع در هشت فرسخي شرق بيرجند به دنيا آمد.

   نام پدرش، سيد علي اكبر و نام مادر بي بي بزرگ بود. سيد علي اكبر در ميان مردم به امانت، پرهيزكاري و ديانت معروف بود او از طريق فروش قالي امرار معاش مي كرد علي اكبر از بي بي بزرگ صاحب سه فرزند شد دو پسر به نامهاي سيد محمد و سيد حسن و يك دختر به نام بي بي فاطمه . سيد محمد فرزند بزرگ سيد حسن فرزند وسط و بي بي فاطمه كوچكترين فرزند بود.

    پدر سيد محمد زماني كه او بيش از ده سال از عمرش نگذشته بود (حدود 1323 هـ ق) در سن چهل و دو سالگي در سفر زيارت عتبات عاليات در شهر كربلا از دنيا رفت. بي بي بزرگ پس از درگذشت همسر ، حدود چهار سال در روستاي سندادان همچنان سكونت داشت و به تامين معاش و تربيت و تعليم آنها همت نمود.

 تحصيلات: سيد محمد و خواهر و برادر در سندادان به مكتب مي رفتند و در كنار تحصيل به مادر در امر قالي بافي كمك مي كردند زماني كه سيد محمد 14 ساله شد و سيد حسن 12 ساله شد و دوره ي مكتب را به پايان رساندند بي بي بزرگ به سال 1327 هجري قمري با سه فرزند خود به شهر بيرجند رفت تا وسيله ي ادامه ي تحصيل آنها را فراهم سازد . او به نزد دو روحاني بزرگ شهر يعني حاج شيخ محمد باقر و حاج شيخ محمد هادي مراجعه نمود و از آنها خواست كه تكليف را در امر تحصيل مشخص كنند. هر دو مجتهد پيشنهاد كردند كه يكي از پسران در مدرسه ي جديد (شوكتيه ) و ديگري در مدرسه ي قديم (حوزه ي علميه) تحصيل كنند.

    شيح محمد چون بي بي بزرگ را با پسران در محضر خود ديد، خاطره ي ورود مادر سيد رضي و سيد مرتضي بر شيخ مفيد تجديد شده است و نويد داد كه در آينده ي نزديك هر دو برادر از دانشمندان و علماي طراز اول كشور در رشته ي تحصيل خود خواهند شد و الحق هم چنين است چرا كه سيد محمد در عالم ادب فارسي و عربي حديث تفسير و معارف اسلامي يگانه ي روزگار و سيد حسن يعني آيت الله تهامي در فقه. اصول علوم ادبي و عربي، حكمت و حديث سرآمد زمان و مجتهد طراز اول شد.

    بدين ترتيب سيد محمد فرزان در سال 1327 هجري قمري در مدرسه ي شوكتيه نام نويسي كرد.

    سيد محمد فرزان چون در قريه ي سندادان خواندن و نوشتن قرائت قرآن و شرعيات و مقدمات علوم ادبي را فراگرفته ، در كلاس دوم پذيرفته شد. اما از حساب هندسه، جغرافيا، تاريخ و علوم طبيعي به علت اينكه اين علوم در مكتب تدريس نمي شد اطلاعي نداشت اما به جهت داشتن استعداد سرشار و حافظه ي قوي در سه ماهۀنخست خود را به پايه ي ساير شاگردان در اين دروس رسانيد . هنوز نيمي از سال 1327 هجري قمري سپري نشده بود كه سيد محمد نيروي ادراك و فهم و نبوغ فكري خويش را بروز داد. بطوري كه توجه مدرسان مدرسه ي شوكتيه را جلب نمود و با مبصر كلاس كه حدود سه سال مقدماتي عربي را در مدرسه ي قديم فراگرفته بود رقابت مي كرد و حتي از او پيشي گرفت او در سال سوم ، چهارم، پنجم و ششم درخشنده ترين شاگرد مدرسه شناخته شد و با معلمان خود به بحث مي پرداخت فرزان در مدرسه بيشتر اوقات خود را صرف مطالعه ي كتابهاي موجود و مجله هاي المقتبس، المقتطف، المنار و الهلال مي كرد.

    فرزان در هيجده سالگي مدرسه ي شوكتيه را به پايان برد.

    در پايان سال ششم تحصيلات كتابهاي مدرسۀ شوكتيه يا در نيمه ي آن مادر سيد فرزان قصد گزاردن حج بيت ا... الحرام نمود. سيد محمد همراه مادر از طريق عشق آباد روسيه، تركيه، لبنان، و شام به سوي مكه ي معظمه و مدينه ي منوره روي نهاد و مراسم حج را انجام داد. قافله سالار اين كاروان شخصي به نام حاج سيد علي آقا مجتهد سنداداني بود كه بعدها سيد محمد با دختر او ازدواج كرد و در بازگشت از حج در شهر حلب مادر رسيد وفات يافت. او پس از تكفين و تدفين مادر در همان شهر به بيروت رفت و مدت كوتاهي كه در آن شهر بود كتابهايي چند از كتابفروشي هاي آنجا خريد و به ايران آورد.

    فرزان پس از بازگشت از سفر به قولي حدود چهار سال در مدرسه معصوميه ي بيرجند تحصيل كرده است.

    در ادامه فرزان به مشهد مهاجرت كرده و در حلقه ي درس استاداني همچون اديب نيشابوري حاج آقا حسين قمي و آيت الله خراساني قرار مي گيرد . فرزان چون به فتق مبتلا بوده است نمي توانسته در برابراستاد دو زانو بنشيند؛ بنابراين تمام ساعات تدريس درس استاد را روي پا مي ايستاد و به سخنانش گوش فرا مي داد.

     علامه فرزان گفته است: من مطلبي را كه اديب نيشابوري تدريس مي كرد به خوي مي دانستم اما مي خواستم از طرز بيان و شيوه ي سخنوري او استفاده كنم واز اين رو به حلقه ي درس وي حاضر مي شدم.

    فرزان صرف نظر از زبان عربي به زبان هاي انگليسي و به ويژه فرانسه مسلط بود و اغلب متوني را به فارسي ترجمه مي كرد.

تدريس در مدرسه شوكتيه و مديريت مدرسه:

   علامه پس از تحصيل علوم قديم در مشهد در سال 1297 خورشيدي به بيرجند بازگشت و به تدريس در مدرسه ي شوكتيه پرداخت. موارد تدريس وي ادبيات فارسي و عربي و معاني بيان بوده است.

    فرزان براي مدتي رياست دبيرستان شوكتيه را عهده دار بوده است. در همين هنگام بنا به دستور رئيس فرهنگ وقت(آقاي مرتضي مدرسي) مبني بر تنظيم تاريخچه ي مدارس و فرهنگ شهرستان ايشان مسئوول جمع آوري قسمت هاي تاريخي و شرح حال دانشمندان ، شاعران و بزرگان و همچنين مدارس قديم شهرستان مي شود.

عزيمت به سيستان : مدتي از تدريس علامه در بيرجند نمي گذشت كه در همان سال 1279 خورشيدي مامور سيستان شد. مرحوم ذبيح الله ناصح نوشته است: پس از آنكه اسدي و باصر السلطنه از رفتن من به سيستان مايوس شدند.سراغ آقايان فرزان رفتند و ايشان را راضي به مسافرت نمودند. آقاي فرزان قريب نه سال در سيستان بود.20 او در سيستان به تشكيل چند مدرسه همت گماشت. به جهت اعتماد اهالي سيستان به علامه و اصرار آنها در سال 1307 پيشنهاد كانديدا شدن براي مردم سيستان را پذيرفت. اما پيش از روز رأي گيري به دستور تهران، ماموران محلي او را دستگير كرده و به شكلي فجيع به مشهد فرستاده شد و علامه با برادرش آيت الله تهامي پس از خاتمه يافتن انتخابات به بيرجند بازگشتند.21 استاد باستاني پاريزي مي نويسد : اتفاقاً يكي از مواردي كه استاد فرزان را از تهلكه حسن شهرت حديث خير نجات داده عدم توفيق او در انتخابات سيستان بوده است.

رياست اداره ي معارف بنادر جنوب :

   در سال 1309 خورشيدي فرزان از طرف وزارت معارف و اوقاف به رياست اداره معارف بنادر جنوب منصوب شد. تا سال 1314 خورشيدي در شهرهاي بوشهر، بندرعباس و جزيره هاي خليج فارس به گسترش آموزش و فرهنگ و تاسيس مدارس اشتغال داشت ضمن اينكه او فرصت يافت مطالعات عميق خود را در آن ديار تكميل نموده و علامه اي از كار درآيد. البته در اين مامو ريت به بيماري مالاريا مبتلا شد و اثرات اين بيماري مزمن تا پايان عمر او را رنج مي داد. در سال 1314 استاد از بند بوشهر به تهران آمد. اما توقف او در در پايتخت چند ماهي طول نكشيد و به رياست فرهنگ شاهرود برگزيده شد.

رياست اداره ي معارف شاهرود :

حدود يك سال يعني از سال 1314 تا 1315 خورشيدي فرهنگ شاهرود به عهده ي علامه ي فرزان بوده است.

     علامه ي فرزان در فاصله ي سالهاي 1315 تا 1317 خورشيدي به معاونت فرهنگ قائنات و سيستان بلوچستان منصوب شد.ضمناً تا سال 1320 برنامه هاي مدارس زابل و زاهدان زير نظر و تاييد اداره ي معارف بيرجند تهيه و تنظيم مي شده است.

تدريس در دبيرستان هاي مشهد :

سال 1317 استاد فرزان به مشهد منتقل شد و در دبيرستان مشهد مشغول به تدريس گرديد . اين كار تا سال 1320 خورشيدي به طول انجاميد.

رياست فر هنگ و اوقاف بيرجند وقائنات:

    علامه در شهريور سال 1320 خورشيدي به رياست فرهنگ بيرجند و قائنات منصوب گرديد و بيش از ده سال در اين منطقه به خدمت مشغول بود. فرزان با مساعدت مردم حدود سي و چند باب دبستان در نقاط مختلف تاسيس كرد. تا سال 1331 اين مسؤؤليت را داشت و در اين سال به تهران منتقل شد.

علامه فرزان در تهران:

   در سال 1331 استاد فرزان به پايتخت منتقل شد. ايشان در مؤسسه ي وعظ و خطابه و دانشكده هاي معقول و منقول (الهيات و معارف اسلامي) و ادبيات دانشگاه تهران به تدريس پرداخت. در اين هنگام صيت شهرت و فضل و دانش علامه در افواه پيچيده بود. مقاله هاي محققانه و انتقادات بجا كه بر آثار برخي از مشاهير عصر مي نمود او را بر سر زبان ها انداخت. او با دانشمندان بزرگي همچون جلال همايي، محيط طباطبايي ، حبيب يغمايي، مجتبي مينويي اسلامي ندوشن و ايرج افشار مصاحبت داشت و آثار ارزشمند خويش را در مجله هاي يغما، راهنماي كتاب و ارمغان منتشر مي ساخت . هفته اي يك روز به دفتر مجله ي يغما مي رفت و در آنجا با نويسندگان به مذاكره و مباحثه مي پرداخت. فرزان كه از خود خانه اي نداشت در منزل داماد خود آقاي سيادت زندگي مي كرد و آنجا محل آمد و رفت استادان و دانشمندان بود(روزهاي جمعه) بيرجنديها ادب دوست و دوستان نزديك به ديدارش مي شتافتند.

    در سال 1330 خورشيدي وزارت فرهنگ وقت طي بخشنامه اي به تمام معلمان توصيه كرد كه نظراتخويش را درباره ي كتابهاي درسي به وزارت متبوع كتباً اعلام دارند. فرزان درباره ي معايب كتب درسي نظرات جامعي تنظيم نمود و راه اصلاح آنها را نيز پيشنهاد كرد نظرات صائب علامه به شوراي عالي فرهنگ ارجاع شد شوراي عالي فرهنگ استاد سيد حسن تقي زاده را مامور بررسي دقيق پيشنهاد هاي آموزشي فرزان نمود و تقي زاده آنها را مورد مطالعه قرار داد و كليه پيشنهاد هاي فرزان را مفيد و ضروري تشخيص داد.در سال بعد(1331)وزارت فرهنگ جهت تصحيح و انتخاب كتب درسي كميسيوني را تشكيل داد كه مركب بود از سيد محمد فرزان سيد محمد طباطبايي و مجتبي مينويي و از ايشان خواسته شد تا كتابهايي را برگزينند كه بطور موقت در مدارس تدريس شود تا به تدريج در سالهاي بعد كتابهايي بر مبناي اصول تعليم و تربيت نوشته و منتشر گردد. مرحوم احمدي او را كارمند عالي رتبه ي وزارت فرهنگ معرفي مي كند.تا سال 1338 علامه در تهران بودند.

آقاي سيادت داماد علامه كه كارمند بانك عمران بود در سال 1344 از تهران به شهر بابلسر منتقل شد استاد فرزان نيز به آنجا مهاجرت كرد و تا سال 1347 فرزان در بابلسر بود حال استاد در آنجا بهتر شده بود و مي گفت آب و هواي بابلسر با مزاجم سازگار است.

    دو سال آخر عمر استاد در تهران بود چرا كه داماد ايشان مجدداً به تهران انتقال يافت. در آخرين سال حيات غالباً بيمار و حتي نزديك به هشت ماه در بستر بود و به زحمت به اداي فريضه ي نماز كه تا دم واپسين دقت داشت نشود، مي پرداخت. با وجود بيماري در بستر مطالعه مي كرد و بر كتابها حاشيه نويسي مي نمود.

وفات فرزان :

    در 23 فروردين ماه 1349 برابر پنجم صفرالمظفر 1390 هجري قمري زماني كه دكتر تهامي برادر زاده ي ايشان بر بالينش حضور داشت دار فاني را وداع كرد.

    علامه فرزان در چند متري مرقد حضرت عبدالعظيم و پهلو به پهلوي ابوافتح رازي، ميرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهاني ، علامه قزويني، عباس اقبال و تني چند از دانشمندان ديگر دفن گرديد.

تاليفات فرزان:

    استاد مينوي درباره ي تاليفات علامه مي نويسد : كثرت وسواس او در صحيح بودن نوشته ها مانع از اين شده است كه تاليف و تصنيفي بكند . ولي در نوشتن بسياري از كتاب ها كه مولفين و مصححين آنها از آن مرحوم استشار كرده اند ، دخيل و سهيم بوده است. با اين حال ايشان مقاله هاي محققانه و انتقادي در مجله يغما ، راهنماي كتاب و ارمغان درج شده كه بعد ها در كتابي تحت عنوان مقالات فرزان به چاپ رسيده است. تعدادي از مقالات به شرح ذيل مي باشد :

   - در اطراف كليله و دمنه ي بهرام شاهي - نظري به حواشي كليله و دمنه - نظري در حواشي مرزبان نامه - تصحيحي درزبان نامه - نظري در تصحيح چهار مقاله - چند نكته در تصحيح ديوان حافظ - صورت صحيح بيت حافظ - معناي دو بيت از حافظ - امثال قران كريم - معناي كلمه ي كضيم - راجع به ترجمه ي قرآن مجيد ( كلمات ، عبارات و احيانا آيات تمامي كه از قلم ترجمه افتاده است ، غفلتها و سهو القلمها ، اغلاط و اشتباهات) - ترجمه قرآن از پاينده - درباره ترجمه قرآن - يادداشت هاي متفرقه در باب بوستان سعدي - معناي بيتي از سعدي .

شاگردان فرزان :

استاد فرزان شاگردان بسياري را تربيت كرد كه خود بعد ها از مشاهير و دانشمندان بنام منطقه ، ايران و حتي جهان شدند .به تعدادي از اين افراد اشاره مي كنيم : الف- پرفسور محمد حسن گنجي ب- دكتر محمد اسماعيل رضواني ج- دكتر جمال رضايي د- دكتر تهامي ه- دكتر محمد حسين اعتمادي و- دكتر هادي فرزانه

پروفسور محمد حسن گنجي از نخستين دانش آموختگان جغرافيا در ايران است كه آموزش و كاربرد جغرافيا را در ايران دگرگون كرد و به حق مي توان او را پدر جغرافياي نوين ايران ناميد.

پروفسور گنجي در 21 خرداد 1291 خورشيدي در بيرجند به دنيا آمد.وي پس از تكميل تحصيلات متوسطه در مدرسه شوكتيه بيرجند به تهران رفت و پس از سه سال تحصيل در خرداد 1312 موفق به اخذ ليسانس تاريخ و جغرافيا از دانشسراي عالي شد . در شهريور همين سال همراه با حدود نود نفر ديگر كه بيست نفراز آنان ليسانسيه هاي دانشسراي عالي بودند به اروپا رفت . بعد از پنج سال اقامت در انگلستان از دانشگاه ويكتورياي منچستر ليسانس تخصصي و ممتاز در جغرافيا (B.A.Honurs) را دريافت نمود كه از جهاتي معادل فوق ليسانس محسوب مي شد. پس از مراجعت به ايران در 1371 به تدريس در دانشگاه تهران پرداخت . دوره خدمت دبيري ايشان در دانشگاه چهارده سال به طول انجاميد تا اينكه در سال 1331 به آمريكا رفته و پس از دو سال تحصيل در دانشگاه كلارك واقع در شهر ورستر از ايالات ماساچوست كه از مراكز بسيار معتبر آموزش و پژوهش جغرافيا بود به احراز درجه دكترا در جغرافيا نايل آمد . پس از مراجعت به تهران و گذشت چند ماه به درجه دانشياري ارتقاء پيدا كرد ايشان تا سال 1354 كه بازنشسته شد و به استادي ممتاز دانشگاه مفتخر گرديد ، 37 سال سابقه تدريس لاينقطع داشت.

 از جمله فعاليت هاي مهم او مي توان به :

راه اندازي و رياست هواشناسي ايران ، راه اندازي دانشگاه بيرجند ، معاونت دانشگاه تهران ، همكاري با سازمان جغرافيايي نيروهاي مسلح ، عضويت در 24 انجمن و شوراي علمي و دانشگاهي ،حضور در 43 كنگره و سمينار جهاني، رياست انجمن جغرافي دانان ايران و بيش از نيم قرن تدريس در دانشگاه اشاره كرد .همچنين ايشان 15 كتاب به زبان فارسي نوشته و مقالات وى در مجامع داخلى و خارجى بيش از 77 مورد مى‏باشد.

كسب عنوان دانشمند برگزيده سازمان هواشناسي جهاني در سال 2001 از جمله افتخارات اوست

X