1- مقبره ابن حسام (قاجار) روستاي خوسف كيلومتر35جاده كرمان
2- مسجدجامع خوسف(قاجار) روستاي خوسف كيلومتر 35 جاده كرمان
3- مدرسه عليمه معصوميه خيابان شهيدمطهري
4- مدرسه شوكتيه (قاجار) خيابان شهيدمنتظري
5- قلعه پايين شهر (قاجار) انتهاي خيابان جمهوري
6- غارچنشت روستاي چنشت كيلومتر 60جاده زاهدان
7- عمارت ارگ كلاه فرنگي خيابان شهيدمطهري
8- سنگ نگاره لاخ مزار (پيش ازتاريخ) روستاي كوچ كيلومتر26جاده زاهدان
9- بندعمرشاه فاصله 2كيلومتري جنوب غرب بيرجند
10- باغ وعمارت شوكت آباد (قاجار) روستاي شوكت آباد كيلومتر 5جاده زاهدان
11- باغ وعمارت رحيم آباد انتهاي خيابان مدرس
12- باغ وعمارت اكبريه انتهاي خيابان معلم
13- بنددره انتهاي خيابان مدرس كيلومتر5
14- ارگ كلاه فرنگي خيابان شهيدمطهري
در سالهاي نخستين دوران پهلوي، شهر به مركز عمده نظامي تبديل شد. لوله كشي آب در ۱۳۰۲ خورشيدي - كه اولين لوله كشي شهري در ايران به حساب ميآمد - و تغيير مسير رود بيرجند دو عامل مهم در تحول شهر بود. در ۱۳۱۰ خورشيدي به نوشته روزنامه كيهان به سبب فراواني آب قنات در شهر، بر جمعيت آن هنگام كم آبي افزوده ميشد.به علت اهميت راهبردي شهر بيرجند در شرق ايران، در سال ۱۳۱۲خورشيدي، فرودگاه شهر بيرجند - سومين فرودگاه كشور پس از قلعه مرغي و بوشهر - مورد بهره برداري قرار گرفت. در سالهاي پس از ۱۳۲۰ شمسي , توسعه شهر سرعت يافت و در جنگ جهاني دوم متفقين , شاهراه مشهد ـ زاهدان را ساختند كه به صورت يكي از شاهرگهاي ارتباطي متفقين ـ كه با راه آهن ايران رقابت ميكرد ـ درآمد
در سال ۱۲۵۴ خورشيدي، مك گرگور درباره شهر بيرجند مطالبي نوشته و شمار خانههاي شهر را سه هزار باب ذكر كردهاست. در سال ۱۲۷۳ خورشيدي، ادوارد ييت گزارشي درباره تجارت بيرجند از طريق بندرعباس و نيز جمعيت ۰۰۰ ۲۵ نفري آن دادهاست.
سرپرسي سايكس در سفر خود به منطقه , از كوههاي معين آباد (ظاهراً همان ميناباد)، اميران ناحيه قائنات, محصولات زراعي بويژه زعفران و زرشك و ابريشم، قالي بافي ساكنان منطقه و مذهب آنها و نيز شهر بيرجند ـ كه آن را متفاوت با ساير شهرهاي ايران دانسته ـ مطالبي آوردهاست.
لمتون نيز در سالهاي قبل از ۱۳۲۹ خورشيدي به وضع مالكيت اراضي و قناتهاي قائنات و نيز نظامهاي آبياري در آباديهاي پيرامون بيرجند اشاره كردهاست.
در دوره قاجاريه به سبب كمبود آب, شهر بيرجند به كندي توسعه مييافت ولي همچنان مركز ناحيه بود
در اواخر دوره صفوي و پس از قتل نادر شاه با استقرار خاندان خزيمه , بيرجند مركز قهستان شد. با زوال دولت صفوي و رسوخ كشورهاي اروپاي غربي به هند و آسياي شرقي از راههاي دريايي و زميني , بيرجند كه در مسير عمده ترين راه زميني اين ارتباط قرار داشت محل عبور اغلب سياحان, جهانگردان يا مأموراني شد كه در نوشتههاي خود اطلاعات فراواني درباره شهر و منطقه به جا گذاشتهاند
علاوه بر نام بيرجند كه ساختار آن برگرفته از زبان پهلوي بوده و به دوران پيش از اسلام باز ميگردد، بنا به روايتي ، بيرجند، احتمالاً در اواخر حكومت ساسانيان و توسط زرتشتيان يزدي و كرماني به عنوان منزلگاهي در حاشيه كوير و در مسير عبور از كوير به سمت شمال خراسان بزرگ و ماوراءالنهر بنا شدهاست .
اشعار حكيم نزاري، وجود محلهاي به نام گبرآباد در بافت قديمي شهر، كاوشهاي به عمل آمده از قلاع دختر در "بند دره" و "قلعه دره"، و نيز كتيبه بهدست آمده از كال جنگال در روستاي ريچ از توابع خوسف، "تخته سنگ لاخ مزار" واقع در روستاي كوچ ، سنگ نگاره و كتيبههاي پهلوي اشكاني در دره "استاد تنگل"، حكايت از قدمت چند هزار ساله بيرجند دارد. همچنين علاوه بر وجود گورستانهاي زرتشتيها در اغلب روستاها و نيز وجود آتشكدههاي سفلي و عليا .كه دال بر قدمت تاريخي اين منطقهاست، نام برخي از روستاهاي اطراف شهر بيرجند داراي ريشه پهلوي و اساطيري هستند، مانند: گيو، سهراب، ماژان، سلم آباد، درخش، خراشاد، رودك، دستجرد، چاج، چهكند، جمشيدآباد و ...