علاوه بر نام بيرجند كه ساختار آن برگرفته از زبان پهلوي بوده و به دوران پيش از اسلام باز ميگردد، بنا به روايتي ، بيرجند، احتمالاً در اواخر حكومت ساسانيان و توسط زرتشتيان يزدي و كرماني به عنوان منزلگاهي در حاشيه كوير و در مسير عبور از كوير به سمت شمال خراسان بزرگ و ماوراءالنهر بنا شدهاست .
اشعار حكيم نزاري، وجود محلهاي به نام گبرآباد در بافت قديمي شهر، كاوشهاي به عمل آمده از قلاع دختر در "بند دره" و "قلعه دره"، و نيز كتيبه بهدست آمده از كال جنگال در روستاي ريچ از توابع خوسف، "تخته سنگ لاخ مزار" واقع در روستاي كوچ ، سنگ نگاره و كتيبههاي پهلوي اشكاني در دره "استاد تنگل"، حكايت از قدمت چند هزار ساله بيرجند دارد. همچنين علاوه بر وجود گورستانهاي زرتشتيها در اغلب روستاها و نيز وجود آتشكدههاي سفلي و عليا .كه دال بر قدمت تاريخي اين منطقهاست، نام برخي از روستاهاي اطراف شهر بيرجند داراي ريشه پهلوي و اساطيري هستند، مانند: گيو، سهراب، ماژان، سلم آباد، درخش، خراشاد، رودك، دستجرد، چاج، چهكند، جمشيدآباد و ...
در حال حاضر شهرستان بيرجند داراي دو بخش مركزي و خوسف، ۱۰ دهستان و ۲ نقطه شهري است.
اين شهرستان، پرجمعيتترين شهرستان خراسان جنوبي است
جمعيت آن بر طبق سرشماري سال 1385: ۲۴۰۸۹۴ نفر
از اين ميزان ۱۷۰۲۰۶ نفر در مناطق شهري و ۷۰۶۳۳ نفر در مناطق روستايي ساكن ميباشند.
وسعت اين شهرستان: ۳۴۸۹۳ كيلومترمربع
مركز آن شهر بيرجند ميباشد كه در ۵۹ درجه و ۱۳ دقيقه طول جغرافيايي و ۳۲ درجه و ۵۳ دقيقه عرض جغرافيايي ودر ارتفاع ۱۴۷۰ متري از سطح دريا قرار گرفتهاست.
فاصله شهر بيرجند تا مركز استان خراسان رضوي ۴۸۱ كيلومتر، تا مركز استان سيستان و بلوچستان ۴۵۸ كيلومتر و تا مركز استان كرمان ۵۸۶ كيلومتر ميباشد.
بيرجند شهرستاني كوهستاني است و در آن كوهها و دره هاي عميق و حاصلخيزي وجود دارد.
كوههاي عمده شهرستان عبارتاند از: رشته كوه باقران در جنوب، كوه شاه در غرب (حاشيه كوير)، رشته كوه مؤمن آباد.
آب و هواي اين شهرستان بياباني و نيمه بياباني است.
در شهرستان بيرجند رودخانه عمدهاي وجود ندارد و رودها كه به «كال» معروفند، عموماً فصلي و مسيل ميباشند.
نام اصلي اين شهر، بيرجند است كه به صورتهاي برجند، برجن، بركن و بيرگند نيز در نوشته آمدهاست.
پنج وجه تسميه براي بيرجند بيان شدهاست.
آقاي رجبعلي لباف خانيكي در مقاله خود تحت عنوان "تأملي در نام بيرجند"، بيرجند را مركب از دو جزء "بير" و "جند" ميداند. "بير" در پارسي باستان به معاني رعد و برق، صاعقه و طوفان و "جند" كه معرّب "كند" است به زبان فرارودي به معني مكان و شهر آمدهاست. با توجه به نامهاي مناطق و شهرها در خراسان بزرگ،مانند تاشكند، خجند، سمرقند و ...، اين وجه تسميه درست تر به نظر ميرسد.
شهرستان بيرجند با وسعت 31704 كيلومتر مربع در شرق ايران قرار دارد
اين شهرستان از شمال به قاينات ، از جنوب به نهبندان و استان كرمان ، از غرب به سرايان و طبس و از شرق به شهرستان در ميان محدود مي شود . شهرستان بيرجند داراي دو بخش مركزي و خوسف است .
بيرجند در گذشته جزئي از ولايت قهستان بوده است . بر اساس كتيبه هاي هخامنشي و نوشته هاي مورخان يوناني ، قهستان خاستگاه يكي از اقوام ايراني به نام ساگارت و بخشي از چهاردهمين ساتراپ هخامنشي به شمار مي آمده . كتيبه كال جنگال نشان دهنده اهميت منطقه است . در عهد ساساني نيز قهستان از ايالات آباد و و معتبر بوده . سنگ نگاره هاي لاخ مزار در روستاي كوچ بيرجند حاوي نوشته هايي به خط پهلوي ساساني است كه در آنها نام آخشنواز پادشاه هپتالي و قباد پادشاه ساساني به چشم مي خورد . پس از فتح قهستان توسط اعراب در سال 29 هـ .ق قهستان توسط واليان خلفا اداره مي شد و تا سال 259 ه.ق در سيطره ي عباسيان بود . مدتي نيز جزء قلمرو صفاريان و امراي محلي سيستان بود . از زمان حسن صباح تا تهاجم سپاه هلاكو خان مغول اين منطقه به يكي از مراكز عمده ي سياسي فرقه اسماعيليه تبديل شد و بعد از الموت ،مهمترين مقر حضور فداييان اين فرقه بـود كه با حمله ي هلاكـو طومارشان در هم پيچيـد . تاريخ بيرجنـد در سده هاي اخير يعني از دوره صفويه به بعد با نام خاندان خزيمه علم در هم آميخته است . در اواخر دوره صفويه با پيوستن امير اسماعيل خان خزيمه به اردوي نادر ، حكومت منطقه قاينات به او تفويض شد . استعمار بريتانيا در راستاي حفظ منابع منطقه اي خود و با بهره گيري از آشفتگي حكومت قاجار، سياست تبـديل حكومت محلي بيرجنـد به مركز سيـاست بريتانيـا در منطقـه و بهره گيري از خاندان علم به عنوان پايگاهي قدرتمند را در پيش گرفت .